دوشنبه ۲۲ فروردین ۰۱ ۱۶:۳۴ ۴ بازديد
فعالیت ۴ صفحه۴۳
(مراسم روز جمعه)
به نظر میاید روز های جمعه هیچ تفاوتی با روز های دیگر ندارند.صبح با نشاط بلند میشویم،کارهایمان را میکنیم،به بازار میرویم،کنار هم جمع میشویم و... جمعه روز شاد و پر کاری است و کار های زیادی در ان انجام میدهیم.
همه پیش خانواده هایشان میروند تا با همدیگر روز تعطیل خود را بگذرانند.به جمعه بازار میروند یا شب نشینی میگیرند.از تمام خانه ها بوی غذاهای لذید به کوچه ها تراوش میکند.شاید در آغاز جمعه روزی عالی باشد ولی هرچه به غروب نزدیک تر میشویم کم کم احساس خوبمان تبدیل به دلتنگی میشود.
جمعه روزی است که هرکسی وقت آزاد دارد و میتواند با عزیزانش رفت و آمد کندوخستگی های هفته اش را در کند و از زندگی لذت ببرد پس این احساس غم انگیز چه میگوید هر هفته؟.
چرا این احساس باید در زیبا ترین موقع روز بوجود بیاید؟هنگامی که خورشید نقش های زیبایش را روی پارچه آسمان میزنند.اما انگار خورشید هم غمگین است.نقش هایش هم غمگینند.شاید همه دنیا حتی بعضی ها بدون دانستن علت دلتنگ امامشان شده اند.شاید خورشید از اینکه او این جمعه هم نیامد غصه دار است.هر جمعه که تمام میشود این حس را داریم که منتطر کسی هستیم ولی نمیدانیم چه کسی؟،از چه موقع منتظریم؟،پس چرا نمیاید؟و... فقط دلتنگیم.
ولی باز هم خوش بحال ما که میدانیم منتظر اماممان هستیم بیچاره آنها که نمیدانند برای چه کسی دلتنگ شده اند.
پایان
- ۰ ۰
- ۰ نظر